tag:blogger.com,1999:blog-50282161989295210322024-03-13T05:59:40.561+03:30انقلاب می کنمامید شریفhttp://www.blogger.com/profile/16250567979716537579noreply@blogger.comBlogger151125tag:blogger.com,1999:blog-5028216198929521032.post-26983781892405420772013-05-14T09:21:00.001+04:302013-05-14T09:21:51.497+04:30آیا رای من به این حکومت خودکامه مشروعیت می بخشد؟<div dir="ltr"><p class="" dir="RTL" style="text-align:right;direction:rtl"><span lang="FA" style="font-family:'B Nazanin'">تخریب هاشمی پس از ثبت نام او برای انتخابات 92 شدت گرفته است. شکست او با تخریب مستقیم و همچنین کوبیدن بر طبل تحریم امکان پذیر است که به گمانم در این انتخابات این دومی کاراتر است. در انتخابات 84 نیز تحریم شعار پنهان و امید طرفداران احمدی نژاد بود. ایشان می دانستند که رای دهندگان به او اندک اما وفادار هستند، پس تنها کاری که باید می کردند این بود که رای دهندگان متزلزل رقیب بدنام او، یعنی هاشمی را از رای دادن منصرف کنند. البته در این راه گروه های دیگر مخالف حکومت نیز بودند که با اهداف متفاوت همین استراتژی را دنبال می کردند. این بار نیز گروه های متفاوتی با انگیزه های گوناگون از تحریم می گویند. دلیل اصلی ایشان نیز که به آن اعتقاد دارند یا به آن تظاهر می کنند این است که رای دادن در این حکومت تعیین کننده نیست و تنها به آن مشروعیت می بخشد. ممکن است در انتخابات پیش رو باز هم تقلبی بزرگ روی دهد، اما اگر پیگیر حق خود باشیم، آن رای گم شده سبب مشروعیت حکومت نمی شود، بلکه مشروعیت از آن می زداید، چنانکه در انتخاب پیشین چنین کرد، کاری که در طول حیات 35 سالهی این رژیم هرگز از هیچ گروه و حزبی بر نیامد. آری، رای من در انتخابات سال 88 دزدیده شد، اما هرگز به این حکومت مشروعیت نبخشید. من هنوز تصمیمی برای رای دادن ندارم، ولی به دور از هیاهوی موجود به این کار می اندیشم.</span></p></div> امید شریفhttp://www.blogger.com/profile/16250567979716537579noreply@blogger.com1tag:blogger.com,1999:blog-5028216198929521032.post-53715761880113995032012-06-12T02:25:00.001+04:302012-06-12T02:25:23.397+04:30سبز کردن دوباره ی تابلوهای میداان بسیج در اکباتان<p class="mobile-photo"><a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEiwkvlFXauibRlXIi752swodmCSjCTSgFcuZ7BnJRsa5eJ2mROMjary0OkFupHcdfDtuwzflr-WOur2xjw6wZqNRv-MoQTaHxfPxEGQgmiboHptfpiP0J4OvoKxt0dZQMBluFTpLWge4JM/s1600/Photo-0033-723398.jpg"><img src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEiwkvlFXauibRlXIi752swodmCSjCTSgFcuZ7BnJRsa5eJ2mROMjary0OkFupHcdfDtuwzflr-WOur2xjw6wZqNRv-MoQTaHxfPxEGQgmiboHptfpiP0J4OvoKxt0dZQMBluFTpLWge4JM/s320/Photo-0033-723398.jpg" border="0" alt="" id="BLOGGER_PHOTO_ID_5752901346707383138" /></a></p> به مناسبت سالگرد انتخابات فرمایشی 22 خرداد 88 تابلوهای میدان بسیج تهران واقع در اکباتان را سبز کردیم. همچنین در چندین محله ی تهران شعار نویسی نمودیم. لازم به ذکر است که حدود 3 ماه پیش نیز همین کار انجام شده بود که شهرداری تابلوهای قدیمی را با تابلوهای جدید فعلی تعویض کرده بود. امید شریفhttp://www.blogger.com/profile/16250567979716537579noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-5028216198929521032.post-81266722748247116882012-05-20T16:04:00.001+04:302012-05-20T16:04:20.545+04:30دیگر بس است، تو محکوم به فنا هستی نه من<div dir="rtl">آهنگ شاهین نجفی را گوش دادم و در آن هیچ اهانتی ندیدم. مگر اینها خود بر در و دیوار شهر نمی نویسند که "االهم به حق ثامن الحجج، عجل لولیک الفرج". مگر این خواننده چیزی به جز این گفته؟ اصلا اگر هم گفته، مگر اینها اندیشه ی من، گفتار من، و خود مرا پاس می دارند؟ مگر اینها مرا نجس نمی دانند؟ چطور برنمی تابند که کسی بگوید بالای چشمشان ابروست. به چه حقی برای دیگران حکم مرگ صادر می کنند؟ این کشور چه خرابه ای شده است که یکی برای قتل یک انسان 120 میلیون تومان و دیگری 10 میلیون تومان پاداش در نظر می گیرند؟ ای مردم! یادتان هست با ترانه ی مظلوم چه کردند؟ آخر خودخواهی وحماقت تا چه اندازه؟ راست یا دروغ یکی درب را بر بدن دختر پیامبرشان کوبید تا 14 قرن بر سر می زنند و بر پشت شیشه ی ماشینشان می نویسند که "ما منتظر منتقم فاطمه هستیم". از که می خواهید انتقام بگیرید؟ از من؟ از شاهین؟ از سهراب؟ اصلا من انتقام ندا را، انتقام امیدرضای عزیز را، انتقام فرزاد کمانگر را از که بستانم؟ مگر من چادر از سر ظاهر ناموزون و چندش آورشان می کشم که اینها بر من حکم می کنند و ناسزا می گویند که چادر بر سر کنم! مگر من بر سر و پشت آن مردک زن باره که مرام و مسلکش صیغه کردن است، سنگ و شلاق می زنم که اینها مرا در کنج خانه ام می پایند و دهانم را می بویند؟ مگر من در نمایش فیلم سراسر دروغشان اخلال می کنم که اینها با سنگ و زنجیر کل سینما را ویران می کنند و فیلم محبوب مرا به پایین می کشند؟ اینها هرکاری را با زن غیرمسلمان روا می دانند و به دختربچه نظر دارند و در نهایت با بی شرمی اتفاق را ناشی از اختلاف فرهنگی می خوانند. دیگر بس است. ای کسانی که چنبره ی اختابوسی بر خاک و جان و آئین من انداخته اید: من در مقابل فریبکاری های شما می ایستم و اجازه ی تحمیق بیش از پیش را نمی دهم. شما دروغ می گویید، شما به هیچ چیز اعتقاد ندارید و رفتارتان به هیچ آئین آسمانی شباهت ندارد. من هر آنچه از آئینی را که صافی گلپایگانی مبلغ آن است ننگین می دانم. من با تمام وجود سیاهی ظاهرتان و پلیدی خلوتتان و ریاکاری و دروغ در گفتار و کردارتان را در می یابم و هرگز، هرگز آنچه را که به دروغ مقدس می خوانید پاس نمی دارم. <br> </div> امید شریفhttp://www.blogger.com/profile/16250567979716537579noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-5028216198929521032.post-79281998362318753712012-01-23T10:18:00.001+03:302012-01-23T10:18:39.247+03:30برای 25 بهمن 1390<p class="mobile-photo"><a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEiFFXpo6d3KyUC7LwzAcdDZGOF4N7xLMGZLnADZPQp_dY25DQdDNSU64RXJAlgj6WoxpRDGIyDWW0dBHOfN7mUhCuGn2GzJpXvN_o6XMYyO_cAZHz3nV8Ul9FT7Mx3HdeKNegvNwcI6GCQ/s1600/Photo-0005-719248.jpg"><img src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEiFFXpo6d3KyUC7LwzAcdDZGOF4N7xLMGZLnADZPQp_dY25DQdDNSU64RXJAlgj6WoxpRDGIyDWW0dBHOfN7mUhCuGn2GzJpXvN_o6XMYyO_cAZHz3nV8Ul9FT7Mx3HdeKNegvNwcI6GCQ/s320/Photo-0005-719248.jpg" border="0" alt="" id="BLOGGER_PHOTO_ID_5700715757235705954" /></a></p><p class="mobile-photo"><a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEgu0sAzMMMU6W3iRAykMU7ij_NpyXqwOFZpCNiOUyyWFyPJ91HqKAMINGzhlzU5_q5XuuASmYliMBybQ_ejldIn8xJDqa_LSSm8QSZR19S9mHUq4oRGi7cJ2Gn1cISWp7fBa8JW75yFKsE/s1600/Photo-0006-720379.jpg"><img src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEgu0sAzMMMU6W3iRAykMU7ij_NpyXqwOFZpCNiOUyyWFyPJ91HqKAMINGzhlzU5_q5XuuASmYliMBybQ_ejldIn8xJDqa_LSSm8QSZR19S9mHUq4oRGi7cJ2Gn1cISWp7fBa8JW75yFKsE/s320/Photo-0006-720379.jpg" border="0" alt="" id="BLOGGER_PHOTO_ID_5700715762920607314" /></a></p><p class="mobile-photo"><a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEgdK-5BuunS_rv0wq4YBdlwEMpnKdOxV5W5Iu5blTkzsoHe4OgUDbhyphenhyphenka5McPaSqw4HwslXV1NnL_EKx3hW_yjWv3ArC-1oWXEe6sjeaQzIt_u0h6CODhzkqSiRNEc_QMGY8HmoVMCHBfU/s1600/Photo-0009-721526.jpg"><img src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEgdK-5BuunS_rv0wq4YBdlwEMpnKdOxV5W5Iu5blTkzsoHe4OgUDbhyphenhyphenka5McPaSqw4HwslXV1NnL_EKx3hW_yjWv3ArC-1oWXEe6sjeaQzIt_u0h6CODhzkqSiRNEc_QMGY8HmoVMCHBfU/s320/Photo-0009-721526.jpg" border="0" alt="" id="BLOGGER_PHOTO_ID_5700715769736179170" /></a></p><p class="mobile-photo"><a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEj6LgBjRozZ42i9QXEerw30qTlejfxyv88_eelrftM9P8yIr5JnEZrtrbwJWUGui1K-S7iZXoIwYrXPUJa8Q3Golu2quzo614LmZ1SMZVr6JDoRj5-ZlzL-84jaTDHfJLZEQ9Aqz5Y4ZsM/s1600/Photo-0010-722744.jpg"><img src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEj6LgBjRozZ42i9QXEerw30qTlejfxyv88_eelrftM9P8yIr5JnEZrtrbwJWUGui1K-S7iZXoIwYrXPUJa8Q3Golu2quzo614LmZ1SMZVr6JDoRj5-ZlzL-84jaTDHfJLZEQ9Aqz5Y4ZsM/s320/Photo-0010-722744.jpg" border="0" alt="" id="BLOGGER_PHOTO_ID_5700715778213900962" /></a></p>امید شریفhttp://www.blogger.com/profile/16250567979716537579noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-5028216198929521032.post-71319818751166674992012-01-23T10:16:00.001+03:302012-01-23T10:16:42.964+03:30زیباترین مطلبی که از محرم شنیدم<p class="mobile-photo"><a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjZrHiXB_xj4GgLTowG5KmhRUFjob6MauSGD0ishcGkYfR5_w-1jPCUm4bnm89SgFoJhiGuJI63WlapADtT-KXubqBwiRvOcBqPfJWwWWDHZgLPG6w8EOI3R1iwci13wpV56vy2419P-dM/s1600/Photo-0004-702965.jpg"><img src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjZrHiXB_xj4GgLTowG5KmhRUFjob6MauSGD0ishcGkYfR5_w-1jPCUm4bnm89SgFoJhiGuJI63WlapADtT-KXubqBwiRvOcBqPfJWwWWDHZgLPG6w8EOI3R1iwci13wpV56vy2419P-dM/s320/Photo-0004-702965.jpg" border="0" alt="" id="BLOGGER_PHOTO_ID_5700715259561341570" /></a></p>امید شریفhttp://www.blogger.com/profile/16250567979716537579noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-5028216198929521032.post-49896500376842499562012-01-01T10:38:00.001+03:302012-01-01T10:38:11.000+03:30سبز کردن تابلوی میدان بسیج در شهرک اکباتان و شعارنویسی در تهران<p class="mobile-photo"><a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhvI2rqhwzzyaDK7cMgEWmIF-xxhwZyPhzt9nPWXcsE6NiwdKgVjWoXpu3pSZosXFjR48WCtPi2Y5sR9aEoqe8R8HF7oUOTnzRDu7Dou8DX04zkoaJq00YazAIu6l-8hDfXrBBB9YWe9Ck/s1600/Photo-0069-791001.jpg"><img src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhvI2rqhwzzyaDK7cMgEWmIF-xxhwZyPhzt9nPWXcsE6NiwdKgVjWoXpu3pSZosXFjR48WCtPi2Y5sR9aEoqe8R8HF7oUOTnzRDu7Dou8DX04zkoaJq00YazAIu6l-8hDfXrBBB9YWe9Ck/s320/Photo-0069-791001.jpg" border="0" alt="" id="BLOGGER_PHOTO_ID_5692556920108043282" /></a></p><p class="mobile-photo"><a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEiyCLhzfKjIjyRYaiYpd9m5KrnFRUQWdZjW5Mwp2uf-SnWOrnjgQK8C_yMuFnYPK-UUH-2thQfy970XX5U9CdU1R_CAo7ufpBcqg1Xi73fFJYyqbGXQrhQnRYsevVQdp3IW2-DR89gCm4I/s1600/Photo-0013-792208.jpg"><img src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEiyCLhzfKjIjyRYaiYpd9m5KrnFRUQWdZjW5Mwp2uf-SnWOrnjgQK8C_yMuFnYPK-UUH-2thQfy970XX5U9CdU1R_CAo7ufpBcqg1Xi73fFJYyqbGXQrhQnRYsevVQdp3IW2-DR89gCm4I/s320/Photo-0013-792208.jpg" border="0" alt="" id="BLOGGER_PHOTO_ID_5692556921608578610" /></a></p>امید شریفhttp://www.blogger.com/profile/16250567979716537579noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-5028216198929521032.post-52363665162075192422011-09-05T16:59:00.004+04:302011-09-05T17:13:57.744+04:30آیا حکومت ایران دوام می آورد؟ فکر مدیران مخابرات ایران را بخوانید<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><div style="text-align: justify;"><div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"><a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEgzFe0eYcmE3gB3FEhFHLi4vHS6E8jpxi1LPY_uRMgn4Y5T9wxP8Py6mhB9kaR6b0r72A-kt68mSWxd3TAovgGzid9L2_UDwQtyYVMcscsddhlraWPmFpZSmNETR4B86RHILKJV4LfFwO0/s1600/Photo-0014.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="400" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEgzFe0eYcmE3gB3FEhFHLi4vHS6E8jpxi1LPY_uRMgn4Y5T9wxP8Py6mhB9kaR6b0r72A-kt68mSWxd3TAovgGzid9L2_UDwQtyYVMcscsddhlraWPmFpZSmNETR4B86RHILKJV4LfFwO0/s400/Photo-0014.jpg" width="277" /></a></div><span class="Apple-style-span" style="font-size: large;"><br />
</span><br />
<span class="Apple-style-span" style="font-size: large;">افتضاحی که شرکت مخابرات سیار ایران -واگذار شده به سپاه- به بار آورده، محدود به آنتن ندادن تلفن های همراه، و ارتباط های اشتباه تلفن ثابت نیست. شاید اوج بی لیاقتی اینان را می توان در سیم کشی های جعبه های تلفن درب خانه ها مشاهده کرد. از سه سال پیش، برای اتصال دو سیم در این جعبه ها، دیگر از قطعه ای به نام "عدسی" استفاده نمی شود؛ و به جای آن سیم ها به هم پیچانده می شوند. چنین اتصالی در مجاورت باران و رطوبت، مدتی کوتاه دوام می آورد. این عکس تنها نمونه ای از چنین سیم کشی است. اما نکته ی مهم اینجاست: آیا سیستمی که اینطور کار می کند، آینده ای را برای خود متصور است؟ به نظر من خیر. اینها می دانند که رفتنی هستند، اما متاسفانه تا آخرین لحظه ایران را چپاول می کنند و سرآخر زمینی سوخته را به مردم وا می گذارند.</span></div></div>امید شریفhttp://www.blogger.com/profile/16250567979716537579noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-5028216198929521032.post-12988493914267550742011-07-25T10:01:00.002+04:302011-07-25T10:06:14.068+04:30ابن همه دلتنگی؛ اما، من از پا در نمی آیم<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><div style="text-align: justify;">کیمیا شریف<br />
<span class="Apple-style-span" style="font-size: large;">دوباره صحنه صحنه ی زیباترین شب زندگیم رو مرور می کنم،با مرورش همون لذتها با همه وجودم برام زنده می شه،میخواستم فراموش کنم همه ی سختیهایی رو که آدمها بهش دچارند،اما وقتی دیدم پیرمردی با پشت خمیده توی پمپ بنزین ساعت 1 بامداد،هنوز بیدار بود و کار میکرد، ابر خاطراتم کمرنگ شد. وقتی شنیدم به همکارش می گفت:خدا نصیب کافر نکنه،دارند پسرش رو به قتلی محکوم می کنند که گناهی توش نداره، دیگه بند خیالبافی هام پاره شد و برگشتم به زمین خودمون،جایی که سایه تاریک تلخکامی همه فضا رو پر کرده. دوباره به فکر فرو رفتم اما نه فکر شب عروسی و لباس عروس. این شوک من رو مشغول خودش کرده بود جوری که حتی وقتی همسرم صدای موسیقی رو زیاد می کرد،یادش کمرنگ نمی شد.</span></div><div style="text-align: justify;"><span class="Apple-style-span" style="font-size: large;">جلوتر که اومدیم جوونی رو دیدم که تا کمر توی زباله دونی کنار خیابون بود، با لباس هایی که کاملا گویای حال و روزش بود.انگار با هر قدم که پیش می رفتیم تلخی قرار بود جای خودش رو بیشتر باز کنه، حال و روزم تکمیل شد وقتی متوجه شدم کلی ماشین پلیس،خیابون میرداماد رو بسته اند. روسریم و کشیدم جلو، همیشه وقتی اثری ازشون می بینم، قلبم توی سینه به لرزه می افته، فقط به این دلیل که این ها کسانی هستند که انسانیت و شرافت تورو نشونه می رند، به خودشون اجازه می دهند تحقیرت کنند. اما وقتی فهمیدم این بار نه فقط انسانیت و شرافت، بلکه شعور تو رو هم به چالش گرفتند، صحنه های پیرمرد توی پمپ بنزین و اون جوون توی سطل آشغال برام دردناکتر شد،چون یک سری دلقک رو دور خودشون جمع کرده بودند تا با مسخره کردن عقیده و انتخابمون، ما رو له کنند و نشون بدند کاری از ما بر نمی آید، به خیالشون: همینه که هست! در مورد تبلیغات قبل از انتخابات فیلم می ساختند و گروه حامی میرحسین رو مسخره می کردند.</span></div></div>امید شریفhttp://www.blogger.com/profile/16250567979716537579noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-5028216198929521032.post-83890550724352145522011-07-11T08:54:00.000+04:302011-07-11T08:54:58.673+04:30کارگر نان ندارد، بسیجی شرف ندارد<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"></div><span id="goog_954570731"></span><span id="goog_954570732"></span><br />
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"><a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjMIb1p9C5OHVxzFdVIB5g02bZVZnuKbcx2QnZsgJcWFb63ef-CRp9DNpqr0MZQ1jP2pvdBD0rZs2F08tkRJucGDDeZ9pqdy4NmZAlwloQYQsbhyNZ6uY2pk7iBBFZ61p18twh7Ux-Ddd0/s1600/Photo-0007.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="300" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjMIb1p9C5OHVxzFdVIB5g02bZVZnuKbcx2QnZsgJcWFb63ef-CRp9DNpqr0MZQ1jP2pvdBD0rZs2F08tkRJucGDDeZ9pqdy4NmZAlwloQYQsbhyNZ6uY2pk7iBBFZ61p18twh7Ux-Ddd0/s400/Photo-0007.jpg" width="400" /></a></div><br />
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"><a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEiw9eHRS4fHnsEUcP2hifKE2OBGK8rc0KBRNKJmYzWITWFYlFY4HoyLeL8xoZGsqe092jVfL6tsYtu494ldIh-aAcGOUjwi8M__43WwCYZ-6XgioPKj70mEEHlCTPV65LPcPXomId-vn7Q/s1600/Photo-0002.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="400" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEiw9eHRS4fHnsEUcP2hifKE2OBGK8rc0KBRNKJmYzWITWFYlFY4HoyLeL8xoZGsqe092jVfL6tsYtu494ldIh-aAcGOUjwi8M__43WwCYZ-6XgioPKj70mEEHlCTPV65LPcPXomId-vn7Q/s400/Photo-0002.jpg" width="300" /></a></div><br />
<span class="Apple-style-span" style="font-size: large;">شرایط زندگی در ایران هر روز سخت تر می شود. در این روزها با ماهی یک میلیون تومان، به سختی می توان یک زندگی متوسط دو نفره داشت. حالا شما فکر کنید که یک کارگر که نان آور یک خانواده ی پنج نفره است و ماهی 350 هزارتومان حقوق میگیرد، چه حالی دارد! پس آفرین به اکثریت قشر کارگر که در این شرایط شرف خود را، مانند آن بسیجی، نمی فروشد. درود بر کارگران شریف! ننگ بر بسیجی ها و سپاهی ها و هرچه آدم خودفروش.</span><br />
<div style="text-align: justify;"><br />
</div></div>امید شریفhttp://www.blogger.com/profile/16250567979716537579noreply@blogger.com3tag:blogger.com,1999:blog-5028216198929521032.post-46475432444056504822011-06-24T20:11:00.004+04:302011-06-25T18:30:54.307+04:30فوتبال ایران: مدلی کامل و دقیق از کشوری رو به زوال به اسم ایران<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><div style="text-align: justify;">امروز تیم فوتبال امید کشورمان به علت ضعف مدیریت و اشتباه فاحش مسولین فدراسیون فوتبال و مربیان تیم در استفاده از یک بازیکن دو اخطاره به آسانی حذف شد. دیروز هم تیم فوتبال زنان ایران به علت عدم تایید پوشش آنان از ادامه ی مسابقات محروم گردید. شایعاتی وجود دارد که به دنبال فشارهای وارد آمده از طرف برخی از به اصطلاح مراجع تقلید، مسولین کشور خیلی هم راغب به ادامه کار تیم زنان نبوده اند و نفرستادن لباس تیم به فیفا برای گرفتن تاییدیه، خیلی هم اتفاقی نبوده است. اما اینها تمام ماجرا نیست. ورزش ایران و به خصوص فوتبال آن به علت تصدی مدیران بی لیاقت، خانه نشین کردن افراد کاردان، رانت بازی و تبانی، فساد و دروغ، تصویب قانون های سلیقه ای به قهقرا می رود. این البته خیلی هم تعجب آور نیست. به هرحال باید همه چیزمان به همه چیزمان بیاید. نمی شود کشوری که دارد به ورطه ی نابودی می رود، در عرصه ی ورزش موفق شود. به همین بهانه، در ادامه به ذکر برخی شباهت های موجود بین فوتبال و وضعیت اسفبار کشور می پردازیم. به نظر نگارنده، فوتبال ایران مدلی کامل و دقیق از ایران امروز است. </div><div style="text-align: justify;">حضور سپاه و سرداران آن در جایگاه تیم داری و همچنین مدیریت لیگ همانند نفوذ آنان در دولت، مجلس، شهرداری ها، شرکت ها و سازمان های خصوصی شده و . . . چنبره ای است اختاپوسی که جز به زایل شدن فرصت ها و منافع ملی نیانجامیده است. به عنوان مثال، مدیرعامل بسیاری از تیم های لیگ برتری در حال حاضر سپاهی هستند. سردار عزیز محمدی به ریاست سازمان لیگ گماشته شده است. پول های بادآورده ی سپاه به برخی از تیم ها از جمله تراکتورسازی سرازیر شده است و بسیج در لیگ تیم داری می کند. </div><div style="text-align: justify;">تصویب قوانین خودسرانه و سلیقه ای برای کنترل بی نظمی های بی شمار ناشی از ضعف مدیریت، هم در فوتبال و هم در کشور، راه را برای رانت خواری و باندبازی عوامل وابسته باز کرده است که در نتیجه آن ثروت ملی به تاراج رفته است. تصویب منشور اخلاقی برای اهالی فوتبال و تنظیم سقف قرارداد برای فوتبالیست ها از جمله ی همین قوانین است.</div><div style="text-align: justify;">سیاست زدگی آن هم ابتلا به کثیف ترین نوع سیاست، که مملو از دروغ و استبداد و دزدی و تبانی است در اداره ی کشور و به همین ترتیب در مدیریت فوتبال کار را به جایی رسانده که انتصاب در پایین ترین رده های مدیریتی توسط رده های بالایی قدرت و براساس منافع شخصی یا گروهی صورت می پذیرد. تا جایی که مربی تیم ملی با نظر احمدی نژاد انتخاب می شود. همانطور که وزیر اطلاعات با نظر خامنه ای منصوب می گردد. و همچنین، همین سیاست زدگی است که پای نماینده های مجلس را به حوزه ی فوتبال باز می کند. جاییکه یک نماینده برای رای آوردن در دور بعدی اتخابات، یک تیم را یک شبه از یک شهر به حوزه ی انتخابی خود منتقل می کند.</div><div style="text-align: justify;">در مقابل تمام این فسادها و به عنوان شباهتی دیگر، حکومت کوچکترین اعتراضی را برنمی تابد. ترس حاکمیت از مردم و سرکوب شدید اعتراضات، منحصر به خیابان ها نیست و جو پلیسی حاکم در جامعه، در استادیوم ها نیز دیده می شود. لیدرها سعی در هدایت تماشاچی ها دارند و نیروهای ضد شورش با تجهیزات کامل، از جمله باتوم و گاز اشک آور سعی در ایجاد رعب و وحشت در بین تماشاچی ها دارند. تماشاچی هایی که خیلی زود نامشان تماشاگرنما و صدایشان در پخش تلویزیونی خفه می شود. به همین ترتیب، ظلم و تبعیضی که در جامعه و درحق اقشار آن از جمله زنان و تهیدستان روا می شود، در فوتبال به گونه ای غیرقابل انکار قابل مشاهده است.</div><div style="text-align: justify;">اما، شباهت ها محدود به سیاست زدگی و معلول صرف سلطه ی حکومت در تمام امور کشور از جمله فوتبال نیست. از آنجا که اهالی فوتبال از همین مردم ایران و از جنس خود ما هستند؛ تمام نابه هنجاری هایی که در جامعه وجود دارد، در فوتبال هم دیده می شود. منتهی بی پرده و آشکار. کافی است مدتی به برنامه ی 90 نگاه کنید تا دروغ و ریا و چاپلوسی و باندبازی را که در بین مردم جامعه ی ما رواج یافته است در آینه ی مصاحبه ها و خبرها و اتفاقات فوتبالی ببینید. ببینید تماشاگران فوتبال ایران چگونه از یک انسان معمولی بت می سازند، چگونه او را به عرش می برند و بعد چگونه با سر به زمین می کوبند و لجن مالش می کنند. این همان رفتار آشنایی است که در جامعه ی ما اتفاق می افتد.<br />
آری این است فوتبال ما که با یک دو دو تا چهارتای ساده شکستش قابل پیش بینی است. آری! اینجا ایران است و کشورمان در حال زوال. و به قول ناصرالدین شاه همه چیزمان به همه چیزمان می آید.</div></div>امید شریفhttp://www.blogger.com/profile/16250567979716537579noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-5028216198929521032.post-44134001884008177212011-06-22T10:42:00.003+04:302011-06-23T19:15:39.374+04:30چه کسی مجسمه ها را می دزدید؟<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><div style="text-align: justify;"><span style="font-size: large;">وقتی سال پیش دقیقا همین روزها خبر تعرض عده ای از اراذل و اوباش به یک دختر بدحجاب در منطقه ی خاوران تهران را شنیدم، و بعد فیلم آنرا دیدم، ناخودآگاه یاد کارهای طالبان افتادم. همین که در مدرسه های دخترانه گاز سمی پخش می کنند تا دختران را از مدرسه رفتن پشیمان کنند. یاد آن افتادم که همین جمهوری اسلامی در شیراز، شهر گل و بلبل و شراب، مشروب ارزان و البته سمی توزیع می کرد تا مردم کر و کور و کشته شوند و درس عبرتی شوند برای دیگران. همان موقع <a href="http://enghelabmikonam.blogspot.com/2010/05/blog-post_14.html">باورم را نوشتم</a> و گفتم که فیلم حمله به دخترک در کنار پایگاه بسیج منطقه ی خاوران، سناریویی است که البته خیلی با عجله نوشته شده و چندین ناشیگری واضح دارد. من در آنجا اهداف بانیان این کار و پخش گسترده ی فیلمش را نیز بطور مشروح ذکر کردم. از جمله توجیه طرح عفاف، ایجاد تفرقه بین مردم بالاشهر و پایین شهر، انحراف اذهان از سالگرد انتخابات دروغین 88، و . . .. امسال هم در آستانه خرداد، خرداد حوادث، باز از همان خبرها می آید و اینها چقدر وقیح هستند که از هیچ جنایتی ابایی ندارند و چقدر ابله هستند که نمی فهمند دست خون آلودشان از زیر آستینشان پیداست. در محوطه ی دانشگاه، در محوطه ی خوابگاه دختران دانشگاه مشهد به دختری که معمولا آرایش می کرده تجاوز می کنند، تا درس عبرت شود. تا موضوع گندکاری رابطه ی رهبر و مترسکش فراموش شود. تا حواس معترضین در آستانه ی خرداد به موضوع دیگری جلب شود. تا باز این فکر را ترویج کنند که اگر حجاب نداشته باشی مورد تجاوز قرار می گیری. من محیط خوابگاه دختران را در دانشگاه مشهد دیده ام، قاطعانه می گویم: بسیار بعید است که عده ای لات بتوانند بدون هماهنگی با نگهبانی و حراست، به آن محیط نفوذ کنند و چنین جنایتی بیافرینند. در عوض می دانید یاد چه می افتم؟ یاد همان دخترکی که چون روبنده نبسته بود، به دست طالبان اسیر شد و آنان بینی دخترک را بریدند. عکس وحشتناک آن دختر را بر جلد مجله ی تایمز هرگز فراموش نمی کنم. مزدوران رژیم ایران به فاصله ای کوتاه و در ادامه ی برنامه ی شومشان، به یک میهمانی در اطراف اصفهان حمله می کنند و به زنان مردم در مقابل شوهرانشان تجاوز می کنند. می دانید یاد چه می افتم؟ یاد حمله ی طالبان به مینی بوس حامل رای دهندگان افغانی. انگشت هر کسی را که جوهری بود، می بریدند تا دیگر کسی رای ندهد. اینجا هم جنایت می کنند تا دیگر کسی در باغ میهمانی نگیرد. چند روز پیش دوباره عده ای دست جمعی به یک زن روستایی که اخیرا از همسرش جدا شده بود تعرض کرده اند. پلیس بی آبرو و دستگاه قضایی فاسد ایران به علت وجود نداشتن شاکی خصوصی متهمان را آزاد کرده اند. امروز خبر آمده بود که پس از بالا آمدن گند ماجرا یک نفر دستگیر شده و اتفاقا بسیجی هم هست. واما دوباره خبر جدید، از جنایتی دیگر می گوید. در گرگان به دختری تجاوز کرده اند و بعد او را در جنگل خفه کرده اند. ناخودآگاه یاد خبری از یک وبلاگ وابسته به رژیم می افتم. یک آخوندی در قم، خیلی وقت پیش همه ی این حوادث را پیش بینی کرده بود. مثل پیش بینی های دیگری که می کنند. مثلا از یک سال جلوتر، یک نفر از اینها که نوک دماغ خود را هم به زور می بیند، پیش بینی می کند که در انتخابات 88، احمدی نژاد با 24 میلوین رای بر رقیبانش پیروز می شود. آری! یک آخوندی به اسم توکل هم، خیلی وقت پیش گفته بود که <a href="http://salehat.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=93:1389-10-08-06-19-44&catid=45:nazar-bozorgan">اگر بخواهد سایه ی ولی فقیه از سر مردم ایران کم شود، ناموس مردم نیز در امان نخواهد بود.</a> اما در واقع این یک پیش بینی نیست. این یک تهدید آشکار است. من اعتقاد دارم که این جنایت ها کار جانیان جمهوری اسلامی است. فقط از اینها برمی آید و اهدافشان نیز کاملا واضح است. مگر دو سال پیش در جلسه بسیجی های رزمی کار ذولفقار قریب به این مضمون نگفته بودند که: <a href="http://iranie-sabz.blogspot.com/2011/04/blog-post_21.html">ناموس اینها بر ما مباح است و باید کشور را برای مردم ناامن کنیم.</a> یک سال تمام بود که در تهران مجسمه می دزدیدند و غصه ی کی بود کی بود من نبودم را علم کرده بودند. کمیته تشکیل داده بودند که مثلا دزد بگیرند. حالا می بینید؟ مجسمه ی آرش کمانگیر را در ساری با دستور دادستان، همچون دزدان، شبانه بار تریلی می کنند و می برند. این را که دیگر خودشان معترفند. شک نکنید که همین ها در تهران مجسمه می دزدیدند. چرا این بار اعتراف کردند؟ نمی دانم! شاید مشکل است که کسی باور کند که دزدان معمولی بتوانند مال دزدی را بار تریلی کنند. و باز همین ها هستند که بزرگترین نقاشی دیواری را یک شبه محو می کنند. فقط یک حرف می ماند و آن اینکه طالب ها شرف دارند به جمهوری اسلامی. این جانیان روی طالبان را سفید کرده اند.</span></div><span style="font-size: large;"></span></div>امید شریفhttp://www.blogger.com/profile/16250567979716537579noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-5028216198929521032.post-41654492209243924052011-06-18T12:27:00.000+04:302011-06-18T12:27:38.837+04:30ترفند حکومت برای جلوگیری از شعارنویسی مردم<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><div style="text-align: center;"><a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjVCv88qyx3iHiibPDkhUuptgbEFIvQydkL9y4vCKFpXWV67GjGV9Gs8tfe8FtmPupRYVejkGLwlSMdOL5PjtwSTsA31XImTlIqPvQj1x6vKVM6zor9bpdHCXYooSBI5b-JDe053wEpwBw/s1600/Photo-0001.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="240" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjVCv88qyx3iHiibPDkhUuptgbEFIvQydkL9y4vCKFpXWV67GjGV9Gs8tfe8FtmPupRYVejkGLwlSMdOL5PjtwSTsA31XImTlIqPvQj1x6vKVM6zor9bpdHCXYooSBI5b-JDe053wEpwBw/s320/Photo-0001.jpg" width="320" /></a></div><span style="font-size: large;">جنبش سبز از بدو تشکیل، اخلاق را سرلوحه ی تمام برنامه های خود قرار داده است و البته حکومت ایران از این منش در بسیاری از موارد سواستفاده کرده است. حتی در فاز برنامه ریزی های جنبش، هر پیشنهادی به سرعت توسط دوست و دشمن با انواع و اقسام انتقادها روبرو می گردد. دوستان که طرح را از زوایای مختلف نگاه می کنند تا مبادا ضرری متوجه احدی، ولو یک مزدور گردد. نفوذی ها هم که بلافاصله طرح را تخطئه می کنند.</span><br />
<div style="text-align: justify;"><div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"><br />
</div><span style="font-size: large;">از مدتی پیش شهرداری تهران از همین حس و منش ما سو استفاده کرده تا حجم شعارنویسی ها را کاهش دهد. شهرداری سعی دارد تا در و دیوار محل ها مناسب برای شعار نویسی را با پوستر های هنری و کاشی کاری و نقاشی های مختلف بپوشاند با این فرض که یک سبز به علت حفظ این آثار و برای پرهیز از صدمه زدن به آنها، از شعارنویسی بر آنها خودداری خواهد نمود . در تازه ترین اقدام، شهرداری تمام پُست های برق و تلفن را سیاه رنگ کرده و مثلا به آنها طرح کتابخانه داده است.</span></div></div>امید شریفhttp://www.blogger.com/profile/16250567979716537579noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-5028216198929521032.post-41469125585070580242011-06-11T16:04:00.005+04:302011-06-12T14:45:33.069+04:30عکس هایی از شعارنویسی برای دعوت مردم به تظاهرات 22 خرداد، دومین سالگرد انتخابات ننگین 88<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><div class="separator" style="clear: both; text-align: justify;"><span style="font-size: large;">من شهادت ترانه و امیدرضا میرصیافی رو فراموش نمی کنم. من هرگز شهادت ندا و سهراب رو فراموش نمی کنم. من شهادت هیچ کدوم از همسنگر های خودم رو فراموش نمی کنم. من جنایتی که سگان ولایت دیروز در انزلی کردند رو هم فراموش نمی کنم. من برای فردا 22 خرداد شعار می نویسم و تبلیغ می کنم. من فردا برای تمام ظلم ها و تبعیض هایی که به هم میهن ها و همشهری های من شده، به خاطر تمام جنایاتی که در حق زنان و جوانان و کارگران و دانشجویان این مملکت شده، به خاطر خودم ، به خاطر تو به خیابان خواهم آمد.</span></div><div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"><br />
</div><div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"><a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEgQo_PbPVKbmBp4mWTsN8giVjrDGoolgOL1O-XT8boFj2Zh30fo44BaUv7XtlBp815es-vy3yLMYgGQh68nrqRDVcYZo6wkPuQPGJjceuOBuiZG1pUyWk1yPiYKHGL8oCWLdClPWtAAQ_k/s1600/Photo-0001.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="240" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEgQo_PbPVKbmBp4mWTsN8giVjrDGoolgOL1O-XT8boFj2Zh30fo44BaUv7XtlBp815es-vy3yLMYgGQh68nrqRDVcYZo6wkPuQPGJjceuOBuiZG1pUyWk1yPiYKHGL8oCWLdClPWtAAQ_k/s320/Photo-0001.jpg" width="320" /></a></div><br />
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"><a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEiV-NlwegHHM3ubbPl_0VySsI1cY3JtzSxwjmnpqfqBurr0ueVGTKJgqNtJYDa7wSIZlRC5vKCkkVuu7kVtcgoRs50ScDFDkkkNt_gMOaxwV-MzSOCsl85mCVeJ8uvcNY4Sn4T2PBYp2t0/s1600/Photo-0002.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="240" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEiV-NlwegHHM3ubbPl_0VySsI1cY3JtzSxwjmnpqfqBurr0ueVGTKJgqNtJYDa7wSIZlRC5vKCkkVuu7kVtcgoRs50ScDFDkkkNt_gMOaxwV-MzSOCsl85mCVeJ8uvcNY4Sn4T2PBYp2t0/s320/Photo-0002.jpg" width="320" /></a></div><br />
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"><a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjXD1q4fj8DKvYjQ5FeRINt4ByBpltnhPRy_mq76E5FrOkJLVoZ_0BtQdWO5NkszZaGG-g72oZp0dpMnTrqzMFGhXuyqVUVO8woa4ZPV9DNexdQQSnkk-DAs4if7feY-GSfwTskh5e_qu8/s1600/Photo-0003.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="240" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjXD1q4fj8DKvYjQ5FeRINt4ByBpltnhPRy_mq76E5FrOkJLVoZ_0BtQdWO5NkszZaGG-g72oZp0dpMnTrqzMFGhXuyqVUVO8woa4ZPV9DNexdQQSnkk-DAs4if7feY-GSfwTskh5e_qu8/s320/Photo-0003.jpg" width="320" /></a></div></div>امید شریفhttp://www.blogger.com/profile/16250567979716537579noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-5028216198929521032.post-59969200411401946172011-06-04T21:06:00.002+04:302011-06-04T21:10:28.437+04:30عکس و خبر از اوضاع سوم هاله سحابی در اطراف حسینیه ارشاد، ساعت 18 تا 20<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"><a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjUtE3w1yp0-2vRo6yop9qWGxNIomiKt9JYJzi785MEN8wW7EZE6gocMtjx6ukR80RQ771vbHAOC4HNlUbVnhd0dIgZYh5-936SAACS9nQgK5KLgtaeSJCdcZAl2ANbpGzg71Rc78-WSVA/s1600/Untitled.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="320" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjUtE3w1yp0-2vRo6yop9qWGxNIomiKt9JYJzi785MEN8wW7EZE6gocMtjx6ukR80RQ771vbHAOC4HNlUbVnhd0dIgZYh5-936SAACS9nQgK5KLgtaeSJCdcZAl2ANbpGzg71Rc78-WSVA/s320/Untitled.jpg" width="298" /></a></div><br />
<div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"><a href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjqs9aEOFcPdBOa_wtvdQRZq5fDaxWYbJ1xb98Uiznfqs9owquu_1a0IRO7oPMuPdteMSFF3D8Yp-xYoI9G0HBa3Y2xRyhkdQnDonAzimkQ4xwhZf8GQb12XOKZXfhvDCSbS9QcIU-xkZ0/s1600/Untitled1.jpg" imageanchor="1" style="margin-left: 1em; margin-right: 1em;"><img border="0" height="320" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjqs9aEOFcPdBOa_wtvdQRZq5fDaxWYbJ1xb98Uiznfqs9owquu_1a0IRO7oPMuPdteMSFF3D8Yp-xYoI9G0HBa3Y2xRyhkdQnDonAzimkQ4xwhZf8GQb12XOKZXfhvDCSbS9QcIU-xkZ0/s320/Untitled1.jpg" width="243" /></a></div><div style="text-align: justify;"></div><div style="text-align: justify;"><span style="font-size: large;">حدود ساعت 18 فقط نیروهای پلیس در محل دیده می شوند. مردم در سر کوچه ها در گروه های چند نفری منتظر هستند. مغازه ها به علت تعطیلی مردن خمینی همه بسته هستند و این، کار را برای برگزاری تظاهرات سخت کرده است، چون هیچ بهانه ای برای حضور در آنجا وجود ندارد. حوالی ساعت 19 تعداد مردم خیلی زیاد شده. حالا دیگر لباس شخصی ها کاملا به صحنه آمده اند و مشخص است که کنترل اوضاع از پلیس گرفته شده و به آنها سپرده شده است. چند ون نیروی انتظامی پر از آدم هایی است که بدون هیچ دلیلی بازداشت شده اند. لباس شخصی ها یک زوج را که با روسری و پیراهن سبز در پیاده رو رد می شدند دستگیر کردند و بعد از جر و بحث آنها را از هم جدا نموده به داخل دو ون بردند. دختر دیگری که مچ بند سبز داشت نیز دستگیر شد. در تمام کوچه های منتهی به محل، لباس شخصی ها با انواع و اقسام تیپ ها از تیپ حزب اللهی گرفته تا تیپ های مد روز با بی سیم و بدون آن در حال گشت زنی هستند. حوالی ساعت 19:30 ترافیک شدیدی در تمام مسیرهای منتهی به حسینیه ی ارشاد ایجاد شده است. ماشین ها به نشانه ی اعتراض بوق می زنند. گارد ویژه و نیروی انتظامی وانمود می کنند که در حال یادداشت پلاک ماشین های بوق زننده هستند، اما تعداد ماشین ها آنقدر زیاد است که عملا پلیس نمی تواند جلوی آنها را بگیرد. ساعت 20 لباس شخصی ها در خیابان شریعتی تا متروی قلهک و میرداماد پراکنده اند و در عوض نوجوان هایی ژولیده با لباس های کثیف که کاور پلیس را بر تن کرده انددر طول خیابان چیده شده اند.</span></div><div style="text-align: justify;">توضیح: فیلم برداری و عکاسی در این روز بسیار دشوار بود و تنها توانستم همین دو عکس را از بین فیلم ها استخراج کنم.</div></div>امید شریفhttp://www.blogger.com/profile/16250567979716537579noreply@blogger.com6tag:blogger.com,1999:blog-5028216198929521032.post-2293541306400581212011-03-08T18:44:00.002+03:302011-03-09T16:01:38.313+03:30دو فیلم از هفدهم اسفند ساعت 5؛ فیلم اول: روبروی حسینیه ی ارشاد، فیلم دوم: میدان مادر<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><div style="text-align: justify;"><span style="font-size: large;">ساعت 5 میدان مادر نیروهای ضد شورش کمی مستقر شده اند. کم کم دارد ترافیک ایجاد می شود. نیروهای لباس شخصی از ساعت 5:30 در حال فیلمبرداری از عابرین با دوربین هستند. به پاساژهای میدان مادر و بوتیک ها دستور داده اند که تعطیل کنند. حضور مردم، به خصوص زنان، در کوچه های منتهی به میدان مادرکاملا محسوس است. در خیابان شریعتی نیرو چیده اند. میدان ونک در ساعت 6 به بسیجی های نوجوان سپرده شده است. اما بالاتر از ونک، در ابتدای میرداماد، جنب پاساژ پایتخت، باز هم تعداد بسیار زیادی گارد ویژه چیده اند </span></div><div style="text-align: justify;"><br />
</div><div style="text-align: center;"><span style="font-size: x-large;">حسینیه ارشاد</span></div><div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"><iframe allowfullscreen='allowfullscreen' webkitallowfullscreen='webkitallowfullscreen' mozallowfullscreen='mozallowfullscreen' width='320' height='266' src='https://www.blogger.com/video.g?token=AD6v5dzlpp9EHOioRpWq25jCYBVl5Iy4CEi1ZtREl4FAr8KdzKj-JuPPa6RzcrLVJyxf_qAeoKOkxe7dlWqow2agag' class='b-hbp-video b-uploaded' frameborder='0'></iframe></div><div class="separator" style="clear: both; text-align: justify;"><br />
</div><div style="text-align: center;"><br />
<span style="font-size: x-large;">میدان مادر</span></div><div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"><iframe allowfullscreen='allowfullscreen' webkitallowfullscreen='webkitallowfullscreen' mozallowfullscreen='mozallowfullscreen' width='320' height='266' src='https://www.blogger.com/video.g?token=AD6v5dxNvIIzqO2VzjtluTCDa2DgS-QO79RdTwc9dpL4-X_fNrEg3Tf1Co7sbByy95O6rdD4VWfH5L95C9-eid5JoA' class='b-hbp-video b-uploaded' frameborder='0'></iframe></div></div>امید شریفhttp://www.blogger.com/profile/16250567979716537579noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-5028216198929521032.post-35956574715175856142011-03-06T16:56:00.001+03:302011-03-06T19:42:46.185+03:30انقلاب مي کنم<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><div style="text-align: justify;"></div><div style="text-align: justify;"><span style="font-size: large;">در آغاز دوره اصلاحات تصور می کردم که برخی از دوستان با تندروی به جنبش ضربه می زنند. با نزدیک شدن به پایان دوره خاتمی، این عقیده کاملا در اقلیت قرار گرفت و حتی صاحبانش به خیانت متهم شدند. من بعد از انتخابات بیست و دوم خرداد، حالا تنها به انقلاب مي انديشم؛ اما، هنوز باور پیشین خود را در ظرف زمان درست می دانم. زیرا تصور می کنم که قسمت عمده ای از عقلانیت بی نظیر جنبش سبز که امروز تحسین همگان را برانگیخته و سبب پیروزی های درخشان شده، سرمایه ای است از زمان اصلاحات. دوراني که گذشت و اينک من جز به سرنگوني و محاکمه ي آنان که دستشان به خون بهترين فرزندان ايران آغشته است، رضايت نخواهم داد.</span></div></div>امید شریفhttp://www.blogger.com/profile/16250567979716537579noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-5028216198929521032.post-10350345499374820432011-03-05T13:57:00.000+03:302011-03-05T13:57:56.149+03:30وقتي مردم به خيابان مي آيند . . .<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><span style="font-size: large;">اين حرف واقعا درست است که در جنبش سبز هر سرباز يک رهبر است. نظرات نابي مطرح مي شود که اگر حزبي يا جمعي خصوصي داشتيم، هر کدام مي توانست حکومت را به زانو در آورد. حتي همين حالا هم که مجبوريم ايده ها را بطور عمومي مطرح کنيم، حتي همين حالا که حکومت تمام نقشه هاي ما را از پيش مي داند و براي آنها برنامه ريزي مي کند، ايده ها آنقدر هوشمندانه طراحي مي شود که باز موثر مي افتند. در کنار نقدهاي سازنده ي دوستان، هممه ديده ايم که مزدوران حکومت چگونه تلاش مي کنند تا هر برنامه اي را به يک بهانه به لجن بکشند. از اتحاد ما مي ترسند. ايده ها را مسخره مي کنند، موضوع را منحرف مي کنند، اما باز بسياري از تاکتيک ها اجرا مي شود. </span><br />
<div style="text-align: justify;"><span style="font-size: large;">اما در اينجا مي خواستم موضوع ديگري را مطرح کنم و آن اينکه بعد از يکسال و اندي تلاش در اينترنت و شرکت در تظاهرات، يک نکته را با تمام وجودم فهميده ام و آن اينکه در تظاهرات هيچ تاکتيکي موثرتر از حضور مردم نيست. وقتي مردم مي آيند تمام برنامه هاي سرکوبگران نقش بر آب مي شود. وقتي مردم مي آيند هيچ چيز جلودار ايشان نيست. وقتي مردم مي آيند، ترس در چهره ي مزدروان رژيم آشکار است. اگر در اين نکته با من موافقيد در کنار هر طرح و برنامه اي که براي پيروزي جنبش داريم، بايد شبانه روز تبليغ کنيم. شعارنويسي براي 17 اسفند، زنگ در مردم را زدن، تلفن کردن به ايشان و پخش اعلاميه. در داخل يا خارج، هر جا که هستيم بايد 17 اسفند را فرياد بزنيم.</span></div></div>امید شریفhttp://www.blogger.com/profile/16250567979716537579noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-5028216198929521032.post-42413799297009258122011-03-04T16:32:00.001+03:302011-03-04T17:00:00.418+03:3017 اسفند لاين وِيژه ي اتوبوس هاي بي آر تي بايد به هر شکل ممکن مسدود شود<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><br />
ممکن است بخواهيم اين کار را با پنچر کردن اتوبوس ها انجام دهيم. در آنصورت خوب است به چند نکته که در عمل متوجه شده ام، توجه کنيم:<br />
1- لاستيک اتوبوس ها ضخيم تر از آن است که فکرش را مي کردم.<br />
2- حتي در صورت وارد شدن ميخ هاي با ارتفاع 5 سانت در لاستيک، يکي دو روز طول مي کشد تا اتوبوس پنچر شود.<br />
3- چرخ هاي عقبي جفت هستند و پنچر کردن يکي از آنها کافي نيست.<br />
4- اتوبوس هاي بي آر تي شب ها در ايستگاه هايي با نگهبان محافظت مي شوند، اما اتوبوس هاي معمولي خيلي وقت ها در خيابان ها پارک مي شوند و در دسترس هستند.<br />
5- ايستگاه هاي بي آر تي توسط دروبين هايي بطور مرکزي در شهرداري کنترل مي شوند. اين دوربين ها در روزهاي بحراني بطور حتم در اختيار نيروهاي امنيتي قرار مي گيرد<br />
<br />
شايد بستن مسير اگزوز اين اتوبوس ها که جفت هستند مفيد باشد.<br />
<br />
هواي روز سه شنبه 17 اسفند ابري، نسبتا گرم است. (حداکثر 15 درجه در ساعت 3 بعد از ظهر، 10 درجه 5 بعد از ظهر). در اواخر روز باراني است، ولي بنا بر پيش بيني ها قبل از آن تنها ابري است. بنابراين لغزنده کردن سطح لاين ويژه با گازوئيل و روغن سوخته ممکن است کارايي کمتري داشته باشد.<br />
<br />
ممکن است راه حل بهتري به نظر شما برسد. اما فکر مي کنم که به هر شکل ممکن بايد اين کار انجام شود.</div>امید شریفhttp://www.blogger.com/profile/16250567979716537579noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-5028216198929521032.post-30630844479066258992011-03-04T13:48:00.001+03:302011-03-04T14:14:10.801+03:30مصاحبه ی سراسر دروغ وزیر خارجه ی ایران با یورونیوز- دوبله ي فارسي<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><div style="text-align: justify;"></div><div style="text-align: justify;"><span style="font-size: large;">علی اکبر صالحی در مصاحبه با یورونیوز از میان خبرنگار فارسی زبان و خبرنگار بخش عربی، ترجیح می دهد تا با خبرنگار عرب زبان صحبت کند. </span></div><div style="text-align: justify;"><br />
</div><div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"><iframe allowfullscreen='allowfullscreen' webkitallowfullscreen='webkitallowfullscreen' mozallowfullscreen='mozallowfullscreen' width='320' height='266' src='https://www.blogger.com/video.g?token=AD6v5dwW3aQ9-RW0i5970z3yiMz1V8kNHGyB9qNB2h1i0TPCs6N4bKnC5CIuOUiTLIY43XiI9txtb3ldnoXUbFx2' class='b-hbp-video b-uploaded' frameborder='0'></iframe></div><div style="text-align: justify;"><br />
</div><div style="text-align: justify;"><span style="font-size: large;">وزير خارجه حکومت ايران در اين مصاحبه ي سراسر دروغ، می گوید که موسوی و کروبی در حال زندگی عادی خود هستند. او مي گويد تظاهرکنندگان عرب خواهان رسيدن به آزادي هستند که لايقش هستند، اما تظاهرکنندگان ايراني آلت دستند. در بخش هاي انتهايي گفتگو که البته در اينجا حذف شده است، صالحي مي گويد که ما به دنبال بمب اتم نيستيم.</span></div></div>امید شریفhttp://www.blogger.com/profile/16250567979716537579noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-5028216198929521032.post-52539590395245484412011-03-03T20:06:00.002+03:302011-03-03T20:15:08.193+03:30دعوت از زنان دنيا براي حمايت از آزادي همسران موسوي و کروبي در آستانه ي روز جهاني زن<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><div style="text-align: justify;"><span style="font-size: large;">هفدهم اسفند دومين سه شنبه ي اعتراضي در ايران مصادف شده است با هشتم مارس روز جهاني زن. پيشنهاد مي کنم که در اين چند روز باقيمانده تا سه شنبه، با تبليغات گسترده در فيس بوک و استمداد از رسانه هاي بين المللي از زنان دنيا بخواهيم که در روز زن جمهوري اسلامي را براي آزادي زهرا رهنورد و فاطمه کروبي، همسران رهبران جنبش سبز، زير فشار قرار دهند. اين کار چند فايده دارد:</span></div><div style="text-align: justify;"><span style="font-size: large;">1- جمهوري اسلامي به زنداني کردن ميرحسين موسوي و مهدي کروبي اکتفا نکرده، زيرا مي داند که در غياب ايشان همسرانشان آرام نخواهند نشست و به خصوص زهرا رهنورد از نفوذ بالايي بر جنبش سبز برخوردار است. بنابراين حتي آزادي اين دو نيز بسيار راهگشا است.</span></div><div style="text-align: justify;"><span style="font-size: large;">2- حمايت از اين دو زن، به نوعي سبب همبستگي دنيا با جنبش مردم خواهد شد و در روز 17 اسفند فشار تبليغاتي فراواني را بر حکومت اسلامي وارد مي سازد.</span></div><div style="text-align: justify;"><span style="font-size: large;">3- ماشين دروغ رژيم ايران نمي تواند جنبش را به واسطه ي چنين حمايتي متهم به وابستگي کند، زيرا اين کار يک حرکت صنفي محسوب مي شود.</span></div><div style="text-align: justify;"><span style="font-size: large;">4- با آزادي زهرا و فاطمه، از فشار رواني که در زندان بر ميرحسين و مهدي اعمال مي کنند کاسته مي شود و روحيه ي آنان افزايش مي يابد.</span></div><div style="text-align: justify;"><span style="font-size: large;">5- وقاحت جمهوري اسلامي بيش از پيش آشکار خواهد شد، زيرا دنيا خواهد دانست که اين رژيم حتي به خانواده ي مخالفان خود نيز رحم نمي کند.</span></div></div>امید شریفhttp://www.blogger.com/profile/16250567979716537579noreply@blogger.com1tag:blogger.com,1999:blog-5028216198929521032.post-59975158254822168832011-03-03T15:41:00.002+03:302011-03-03T16:00:40.477+03:30فيلمي از شجاعت و مظلوميت زن ايراني و شقاوت رژيم اسلامي: تظاهرات بعد از انتخابات، رشت، فلکه ي توشيبا، 30 خرداد 1388<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><div class="separator" style="clear: both; text-align: center;"><iframe allowfullscreen='allowfullscreen' webkitallowfullscreen='webkitallowfullscreen' mozallowfullscreen='mozallowfullscreen' width='320' height='266' src='https://www.youtube.com/embed/mbJGN3D03Bo?feature=player_embedded' frameborder='0'></iframe></div><div style="text-align: justify;"></div><div style="text-align: justify;"><br />
<span style="font-size: large;">در اين فيلم با هجوم بسيجي ها مردم فرار مي کنند، اما کيف يک تظاهرکننده بر روي زمين مي افتد. دختر براي برداشتن کيفش باز مي گردد که در ميان بسيجي ها به دام مي افتد. سعي مي کند که بگريزد، اما کفتارها او را دوره کرده اند، و او به زمين مي افتد. در اين هنگام يکي از مزدوران رژيم با لگد و با تمام توان به صورت دختر ضربه مي زند. این فیلم مربوط است به تظاهرات ۳۰ خرداد مردم در رشت بعد از انتخابات دروغین سال ۱۳۸۸.</span></div><img height="77" src="http://img2.blogblog.com/img/video_object.png" style="filter: alpha(opacity=30); left: 10375px; mozopacity: 0.3; opacity: 0.3; position: absolute; top: 80px; visibility: hidden;" width="96" /></div>امید شریفhttp://www.blogger.com/profile/16250567979716537579noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-5028216198929521032.post-27772444107282500132011-03-02T11:34:00.001+03:302011-03-02T13:22:44.851+03:30رواج شايعه اي خطرناک در بين بسيجي ها. جان موسوي در خطر است. پنجشنبه به بازار برويم<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><div style="text-align: justify;"><span style="font-size: large;">ديروز به من خبر رسيده که در پايگاه هاي بسيج، شايعه اي دهان به دهان در بين مزدوران حکومت رواج داده مي شود، مبني بر اينکه موسوي مبتلا به فراموشي و هذيان گويي شده است. من اين خبر را از دهان يکي از همکاران بسيجي هم شنيده ام. بسيار نگرانم. حتما در فاز دوم، اين شايعه در بين مردم منتشر خواهد شد و در نهايت تبديل به واقعيت مي شود. فراموش نکنيم که اين حکومت هماني است که پسر خميني را به شيوه ايست قلبي کشت. هماني است که سعيد امامي را داراي نظافت خوراند. هماني است که در سالاد شام پزشک کهريزک دارو ريخت و او را کشت. هماني است که برخي زندانيان بعد از انتخابات را با داروهاي محرک اعصاب شکنجه کرد. کاري کنيد. اگر منتظر دليل ترويج اين شايعه بمانيم خيلي دير است. سه شنبه ي هفته ي بعد خيلي دير است. نظر من اين است که همين پنجشنبه همه به سمت بازار برويم. اگر صلاح مي دانيد اين پيشنهاد را پخش کنيد.</span></div></div>امید شریفhttp://www.blogger.com/profile/16250567979716537579noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-5028216198929521032.post-43325753914575995912011-03-02T09:40:00.003+03:302011-03-02T10:31:18.923+03:30حاشيه هاي تظاهرات 10 اسفند 89<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><div style="text-align: justify;"><span style="font-size: large;">اين نوشتار تنها به حاشيه ها مي پردازد</span></div><div style="text-align: justify;"><span style="font-size: large;">* برخلاف تظاهرات قبلي به جز 25 خرداد، ديروز براي تشکل و ورود مردم از خيابان هاي فرعي به خيابان آزادي مشکلي وجود نداشت. در عوض ترافيک در خيابان هاي فرعي تقريبا قفل بود، و همين سبب خلوت بودن مسير تظاهرات در ساعت 5 تا 6 بود. اما بالاخره با رسيدن ماشين ها در اين مسير نيز ترافيک سنگيني ايجاد شد.</span></div><div align="justify"></div><div style="text-align: justify;"></div><div style="text-align: justify;"><span style="font-size: large;">* بسيجي ها و سپاهي ها همگي صورت خود را با ماسک آلودگي هوا يا نقاب هاي مخصوص سياه پوشانده بودند.</span></div><div style="text-align: justify;"><span style="font-size: large;">* تعداد لباس شخصي ها خيلي زياد بود و اين بار واقعا تشخيص آنها دشوار بود. </span></div><div style="text-align: justify;"><span style="font-size: large;">* فقط نيروهاي پليس در يکجا ثابت بودند و بقيه به علت کم بودن نيرو مدام از جايي به جاي ديگر مي رفتند.</span></div><div style="text-align: justify;"><span style="font-size: large;">* نيروهاي پليس سن بالا و بسيجي ها و سپاهي ها بسيار گاها بسيار کم سن وسال بودند.</span></div><div style="text-align: justify;"><span style="font-size: large;">* در حاليکه بسيجي ها و سپاهي ها سعي در ايحاد رعب و وحشت داشتند و به مردم فحش هاي رکيک مي دادند، نيروهاي پليس انتظامي، خصوصا در ساعات آخر شب به آرامي و زير لب با مردم احوال پرسي مي کردند.</span></div><div style="text-align: justify;"><span style="font-size: large;">* در بسياري موارد ديدم که زنان و دختران رودررو بطور مستقيم يا به طعنه نيروهاي پليس را به علت همکاري با سرکوبگران سرزنش مي کردند.</span></div><div style="text-align: justify;"><span style="font-size: large;">* در يک مورد، وقتي هنوز مردم پراکنده بودند، دو تن از مزدوران موتور سوار که با سرعت در پياده رو گاز مي دادند، در حاليکه باتوم خود را در هوا مي چرخاندند، گفت "بريد کنار، سريع، لعنت به موسوي". در اين هنگام دختري جوان در فاصله ي يک متري آنها فرياد زد "لعنت به تو، لعنت به خامنه اي". اما موتوري ها نايستادند و دور شدند.</span><br />
<span style="font-size: large;">* بسيجي هاي نوجوان در بسياري موارد از نگاه مردم خجالت مي کشيدند. اينها که همين ديروز با وعده ي سهميه دانشگاه و کاهش سربازي، از سطح مدارس جمع آوري شده بودند، براي اولين بار به خيابان آمده بودند. در يک مورد ديدم که داشتند در مورد درس و مدرسه صحبت مي کردند.</span></div><div style="text-align: justify;"><span style="font-size: large;">* نيروهاي بسيجي با لباسي کاملا جديد ظاهر شده بودند. پوستين هاي تماما سياه يک تکه مانند لباس غواص ها، اما گشاد با يک کش در قسمت کمر، و آرم هايي مثل پرچم آلمان بر روي بازوها.</span></div><div style="text-align: justify;"><span style="font-size: large;">*سپاهي هاي موتور سوار هنگام عبور از جاهايي که انگار محل استقرار فرمانده هايشان بود، به ايشان به شکل "هاي هيتلر" سلام مي دادند؛ يعني دست هايشان را به همان شکل بالا مي آوردند.</span></div><div style="text-align: justify;"><span style="font-size: large;">*با اينکه لباس شخصي ها در ميان مردم فراوان بودند، اما مردم باز يکديگر را پيدا مي کردند. با يک لبخند يا با اين سوال که "شما هم براي خريد عيد آمده ايد؟"</span></div><div style="text-align: justify;"><span style="font-size: large;">* جمعيت هر جا که امکان تظاهرات نبود در پياده روها تردد مي کردند، بساط لبوفروش ها، باقلي فروش ها، و تخمه فروش ها داغ بود. خلاصه 4 ساعت در خيابان ماندن در اين هواي سرد احتياج به تجديد قوا کردن دارد.</span></div><div style="text-align: justify;"><span style="font-size: large;">*از چند روز پيش پارازيت شديد بر روي کانال هاي ماهواره هاي هاتبرد و يوتل ست وجود داشت که سبب قطع کامل برنامه هاي اين دو کانال از جمله بي بي سي و صداي آمريکا شده بود. *برخلاف تظاهرات پيشين، موبايل و اينترنت قطع نشده بود، در عين حال مردم يا برحسب عادت يا به علت وجود شنود کمتر از موبايل استفاده مي کردند.</span></div><div style="text-align: justify;"><span style="font-size: large;">* خيلي خوب بود تا زمان شروع تظاهرات با زمان پايان بازي و بازگشت تماشاچي ها از استاديوم آزادي هماهنگ تر مي شد.</span></div><div style="text-align: justify;"><span style="font-size: large;">* نيروهاي سرکوبگر از آمبولانس نيز براي نقل و انتقال خود و جابه جا کردن دستگيرشده ها استفاده مي کردند. حتي راننده آمبولانس ها بسيجي بودند.</span></div><div style="text-align: justify;"><span style="font-size: large;">* ديروز آن نيروي کوتوله ي بسيجي را که روز 16 آذر 88 در ميان سرکوبگرها ديده بودم، دوباره ديدم.</span></div><div style="text-align: justify;"><span style="font-size: large;">* يکي از نيروهاي لباس شخصي که واقعا هم شکل خودمان بود، به يکباره در ميان جمع تظاهرکننده، ماهيت خود را آشکار و شروع به تهديد مردم کرد. شرايط براي تاديب اين مزدور فراهم نبود زيرا ممکن بود تعدادشان زياد باشد. من تا پايان شب اين آدم را در مکان هاي مختلفي ديدم. در خيابان بهبودي، بالاي پل عابر روبروي سازمان تامين اجتماعي، و در ايستگاه اتوبوس بي آر تي انقلاب.</span></div></div>امید شریفhttp://www.blogger.com/profile/16250567979716537579noreply@blogger.com1tag:blogger.com,1999:blog-5028216198929521032.post-38001268204477759512011-03-01T12:38:00.003+03:302011-03-01T12:45:26.974+03:30موسوی گفته بود اگه من رو دستگیر کردند اعتصاب کنید<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><div style="text-align: justify;"><span style="font-size: large;">یادتون هست؟ فردای 22 خرداد خود من داد می زدم "موسوی! موسوی! سکوت کنی خائنی". شرف ندارم اگه آروم بشینم</span></div></div>امید شریفhttp://www.blogger.com/profile/16250567979716537579noreply@blogger.com5tag:blogger.com,1999:blog-5028216198929521032.post-62473410924283145912011-03-01T11:09:00.002+03:302011-03-01T11:19:12.462+03:30کسانی که قبل از زندان رهبران جنبش ، سعی در تضعیف پایگاه اجتماعی آنان داشتند اکنون ساکتند<div dir="rtl" style="text-align: right;" trbidi="on"><div style="text-align: justify;"><span style="font-size: large;">پیش از زندانی شدن موسوی و کروبی، ایشان از طرف چند گروه تضعیف می شدند. گروه هایی که قدرت گرفتن این دو رهبر جنبش سبز را به ضرر منافع شخصی و گروهی خود می دیدند یا افرادی که اجیر شده ی همین گروه ها بودند. نیروهای وزارت اطلاعات و بسیجی های مزدور به طور گسترده و هماهنگ، با روش های مختلف تبلیغی به طور پیوسته فعال بودند. اما دسته هایی که سعی در ترور شخصیت افراد شاخص جنبش مردم ایران داشتند، محدود به نفوذی ها یا رسانه های رسمی رژیم اسلامی نبودند. برخی از مخالفین رژیم هم، قدرت گرفتن موسوی و کروبی را به صلاح نمی دانستند که من در اینجا از این گروه ها نام می برم، مبادا سبب تفرقه شود. علاوه بر اینها افرادی مانند شهرام همایون یا نیک آهنگ کوثر با برنامه ی منظم رهبران جنبش را تضعیف می کردند. من به علت کم بودن اطلاعاتم در مورد وابستگی اینها قضاوت نمی کنم، اما اطمینان دارم که اینها در جهت منافع رژیم عمل کردند و بی شک در فراهم کردن مقدمات دستگیری موسوی و کروبی عزیز موثر عمل کردند. همین حالا هم تمامی این گروها و این افراد هر فرد شاخصی در جنبش مردم را هدف قرار می دهند. از خاتمی گرفته تا واحدی. هر کدام را با بهانه ای تخطئه می کنند تا جنبش بی رهبر شود. آقای کوثر! دستم از همه جا کوتاه است و فقط تو از میان افراد مورد نظر من، این متن را می خوانی. چرا ساکتی؟ احساس خجالت نمی کنی؟ همان بیانیه های موسوی که تو کمر همت در تضعیفش بسته بودی، مردم را روز 25 بهمن به خیابان آورد و دوباره جنبش را زنده کرد. اما کارتون های کم ارزش تو بخشی از فعالیت هایی شد که ابهت رهبری جنبش و کاریزمای آنها را شکست، و همچنین بسیاری از سبزها را به بحث با تو مشغول کرد، برای تو وقت گذاشتیم که حتی حالا در قبال اشتباهت پاسخگو نیستی.</span></div></div>امید شریفhttp://www.blogger.com/profile/16250567979716537579noreply@blogger.com1