امروز خواندم که هنوز جسد مبارز جنبش، زهرا بهرامی را تحویل نداده اند. اول آه کشیدم و فکر کردم که نمی توانم برایش کاری انجام دهم. ولی به فاصله ی چند ثانیه، وجودم پر از اطمینان شد. این جنایت من را مصمم تر می سازد، که مطالب بیشتری در وبلاگم بنویسم، بر در و دیوار و پل های هوایی و ایستگاه های اتوبوس بیشتر شعار بنویسم. بیشتر اسکناس نویسی کنم، به جای 50 برگ تعداد بیشتری از روزنامه ی اینترنتی "کلمه" پرینت و تکثیر کنم، بیشتر مزاحم 113 وزارت اطلاعات بشوم و تعداد قبوض آب و برق بیشتری را از در خانه ها جمع آوری کنم.
این جنایت ها الهام بخش من است تا با تمام دشمنان رژیم اسلامی متحد باشم و حداقل درصدد تضعیف آنها برنیایم، تا روز آزادی فرا رسد و رای اکثریت، خواست جامعه رو نمایان سازد. من باید با تمام وجودم از جنبش دانشجویی، جنبش زنان، جنبش های کارگری و سایر حرکت هایی که در کلیت مورد تایید من است دفاع کنم.
من باید هر روز در اداره و تاکسی بیشتر از جنایت های رژیم بگویم. من باید از هر فرصتی برای ضربه زدن به منافع رژیم استفاده کنم. من باید وقت بیشتری برای رسوا کردن نیروهای خودفروخته و خائن بسیج و سپاه بگذارم. من باید آگاهی خود را هر روز بیشتر کنم و مراقب باشم تا از سر انفعال حرکت اشتباهی نکنم. من باید این رژیم را پایین بکشم و مطمئن هستم که می توانم.آن هنگام شاید اندکی از درد دختر زهرا بهرامی کاسته شود.
این جنایت ها الهام بخش من است تا با تمام دشمنان رژیم اسلامی متحد باشم و حداقل درصدد تضعیف آنها برنیایم، تا روز آزادی فرا رسد و رای اکثریت، خواست جامعه رو نمایان سازد. من باید با تمام وجودم از جنبش دانشجویی، جنبش زنان، جنبش های کارگری و سایر حرکت هایی که در کلیت مورد تایید من است دفاع کنم.
من باید هر روز در اداره و تاکسی بیشتر از جنایت های رژیم بگویم. من باید از هر فرصتی برای ضربه زدن به منافع رژیم استفاده کنم. من باید وقت بیشتری برای رسوا کردن نیروهای خودفروخته و خائن بسیج و سپاه بگذارم. من باید آگاهی خود را هر روز بیشتر کنم و مراقب باشم تا از سر انفعال حرکت اشتباهی نکنم. من باید این رژیم را پایین بکشم و مطمئن هستم که می توانم.آن هنگام شاید اندکی از درد دختر زهرا بهرامی کاسته شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر