۱۳۸۹ آذر ۲۹, دوشنبه

قشر ضعیف را قبل از آنکه در دام کودتاچیان بیفتند، با جنبش سبز همراه کنیم

 به نظرم حالا بهترین زمان برای همراه کردن قشر ضعیف با جنبش ضد دیکتاتوری مردم ایران است. همانطور که اقتصاددانان برجسته عنوان کرده اند، یکی از نتایج قانون حذف یارانه فقیرتر شدن اقشار ضعیف و متوسط است. سمت و سوی حمایت های دولتی هم رفته رفته معطوف به گروه های وابسته می شود. اگر ما اکنون دست به کار شویم در واقع از میان بسیجی های بالقوه عضوگیری کرده ایم و جلوی وابسته شدن این افراد را گرفته ایم. وگرنه تعجب نکنید اگر عده ی زیادی از زور بیچارگی و درماندگی بروند عضو بسیج شوند تا شکم زن و بچه ی خود را سیر کنند. ما باید با طرح شعارهای واقعی، با قالبی ساده وارد عمل شویم. همه ی جنبش سبزی ها در هرجا که هستند باید فعالانه اقدام کنند. رواج پیامک های طنزگونه در این مورد بسیار مفید است. دوستان خارج نشین هم نباید بیکار بنشینند. هرکاری می توانید بکنید. وقتی پای اسکایپ با خانواده ی خود گپ می زنید، در این مورد هم صحبت کنید یا برای موبایل ها کلیپ های خنده دار از موضوع حذف یارانه ها بسازید. همین حالا اقدام کنید. 

۶ نظر:

  1. آقا ما از 15 شهریور 88 اس ام اس رو تحریم کرده ایم.یعنی تحریم رو بشکنیم؟
    بعدشم واقعا تاثیر داره؟نظام های توتالیتر برای تثبیت قدرت خودشون از تضعیف اقتصادی مردم و سرکوب جنبش های مدنی ملت رو منفعل می کنند.و
    بعدشم یه سوال داشتم:
    اگه کسی برای پستی در وبلاگ نظر بگذارد آیا صاحب وبلاگ IP شخص نظر دهنده را می بیند؟؟

    پاینده باشید وسبز

    پاسخحذف
  2. man fekr mikonam behtare be jaye pishnahad dadan, motale konid. bebinid, har kesi mitone yek pishnahd bede, kheili az in pishnahad ha kheili ham khuban, amma shoma bordi nadari, yani nemitoni injoori harkate ejtemaee ijad koni.

    shoma bayad fekr koni chejoori mishe harkate ejtemae ijad kard.

    man behtarin rah ro donbal kardane nokhbe haaye jame midonam, alan fariborz dana ya ziba kalam harfhaye mohemi zadan

    be jaye inke pishnahad bedi, harfhaye oonha ro bekhun, va montasher kon

    ellat inke ma motahed nemishim ine ke harki dare vase khudesh harf mizane, baad har ki az bozorgan ham ke harf mizane, zood az gozashte oon fard yek chomagh dorost mikonan, mikoban saresh

    bayad bedoonim, man va shoma dar jaygahi nistim ke jonbesh rah bendazim.

    پاسخحذف
  3. دوست عزیز
    جامعه ما در عمل به « سه دسته + 1 » تقسیم می شود:
    دسته اول بخش فعال جامعه در زمینه های سیاسی - مبارزاتی
    دسته دوم بخش غیر فعال ولی پیرو
    دسته سوم بخش بی اثر - از لحاظ سیاسی-
    و
    دسته چهارم دلبستگان به حکومت
    لازم به ذکر است در این دسته بندی آن بخش از سه گروه اول که دلبستگی به حکومت دارند، به طور یکجا در گروه چهارم خلاصه شده اند و موضوع این بحث نیستند.
    مهمترین گروهی که نقش اساسی در پیشبرد اهداف این جنبش را دارند بخش فعال جامعه و یا همان دسته اول می باشند که مطلب حاظر به آن پرداخته است. به عبارتی میزان تاثیر گذاری هر تحرکی در این گروه است که نقش بسیار تعیین کننده ای را در همراه ساختن دسته دوم دارد و در صورت عملکردی ممتاز حتی بخشی از دسته سوم را نیز می تواند با خود همراه سازد.
    آنچه در خرداد 88 شاهد آن بودیم و سرآغاز شکل گیری این جنبش قوی و مردمی شد؛ تجمع نارضایتی ها و خواستهای هر سه بخش اول و تشکیل یک نیروی محرکه عظیم برای ایجاد یک اراده عمومی جهت تغییر بود. و جنبش متولد شد.
    در ادامه وحشی گری هایی که این حکومت مذبوحانه سعی کرد دور از چشم دنیا اعمال کند و به خیال خود در بیرون نشان دهد که در اوج قدرت است و بی سر و صدا در داخل همه را سر جای خود بنشاند چند دستاورد داشت. آن بخش از دستاوردهایی که به ضرر خودش تمام شد و مهمترین پیروزی های این جنبش هم محسوب می شود خود بحث مفصلی می طلبد و در این گفتار مجال آن نیست. ولی بخش دیگری که مربوط به بحث حاظر می شود دستگیری و به شهادت رساندن بخشی از دسته اول یعنی فعالین جامعه- تا جایی که در توان داشت- و متعاقب آن ایجاد یک حباب بسیار ضعیف بین دسته اول و دو دسته دیگر بود که باعث می شد در شرایطی بسیار شکننده و موقتی دسته های دوم و سوم جامعه دچار انفعال شوند. آنچنان که نتیجه آن را در فراخوان های اخیر شاهد بودیم. البته خود حکومت و عناصر خود فروخته آن بهتر از هر کسی می دانند که این حباب تا چه اندازه شکننده و موقتی است و آرایش امنیتی - نظامی حاکم بر جامه در مناسبت ها گواه این ادعا است.
    دسته اول هم که فعالین جامعه هستند و ستون فغرات این جنبش را تشکیل میدهند به چند دلیل دچار ناهماهنگی و گسستگی شدند و همین امر باعث کم رنگ تر شدن تحرکات جنبش شده است.
    فعالین چه کسانی هستند؟
    هرکدام از ما که برای این جنبش دل می سوزانیم و به هر نحوی در آن مشارکت داریم حتی از پشت اینترنت یا نوشتن بر روی اسکناس یا صحبتی کوتاه در تاکسی و ... در این دسته قرار میگیریم. فعالین رسمی تر هم که دیگر نیاز به معرفی ندارند از روزنامه نگاران تا عزیزانی که در زندانها هستند و ...
    متاسفانه به دلیل خودکامگی حکومت، فعالین نتوانسته اند دسته بندی شوند و تشکیل احزاب آزاد را بدهند. احزاب هم مثل سایر معانی در این حکومت یک پز سیاسی بوده و با تشکیل نمادین آن ادعای دمکراسی می کنند.
    دلایل ناهماهنگی گروه اول نیز بحث مفصلی می طلبد ولی آنچه از همه برجسته تر است بی اطلاعی اعضا از عملکرد یکدیگر و عدم وجود اطلاعات کافی در زمینه های سیاسی و مبارزاتی فعالین می باشد. که نکته اصلی و رمز پیروزی ما در همین موضوع نهفته است.
    بارزترین پارامتری که می تواند هر جنبشی را به پیروزی برساند و یا آن را با شکست مواجه کند میزان دانش سیاسی – مبارزاتی فعالین در هر سطحی و نحوه انتقال آگاهی های لازم به جامعه می باشد. چرا که اگر همه بدانند چگونه می توانند به آنچه می خواهند برسند آن وقت است که برای رسیدن به آن تلاش می کنند. و این وظیفه ماست که با افزودن دانش خود در زمینه های مبارزاتی و سیاسی که با تحقیق و مطالعه در تاریخ مبارزات موفق و ناموفق دیگر جوامع، مقالات علمی و ... محقق می شود و با تبادل افکار و بحث های اصولی، راه کار های عملی را در جهت رسیدن به پیروزی بدست آورده و آن را در بدنه جامعه منتشر نماییم.
    پس قدم اول افزودن بر دانش و آگاهی خود و انتقال آن به دیگران است و در مرحله بعدی برنامه ریزی های اصولی و پیشنهاد مکانیسم های عملی و سایر مبانی استراتژیکی می باشد که پس از کسب دانش لازم بین فعالین به مشورت گذاشته می شود، البته لزوم تشکیل اطاق های فکر، خارج از فضای اینترنت و تشکیل شبکه های اجتماعی حقیقی برای این مرحله حیاتی است، آنچنان که پیشتر هم بزرگان این جنبش به آن اشاره داشتند. زیرا هیچ عقل سلیمی نمی پذیرد که مسائل استراتژیک را در معرض دید عناصر حکومت و در داخل اینترنت قرار بدهیم. در ادامه و پس از تایید راه کارهایی مناسب آنها را به شیوه های عملی به اطلاع بدنه جامعه رسانده و به نوعی جنبش را اینچنین سازماندهی می نماییم تا قدم های بعدی را سنجیده تر و اثر بخش تر بردارد.
    ما پیروزیم
    V

    پاسخحذف
  4. دوست عزیز
    جامعه ما در عمل به « سه دسته + 1 » تقسیم می شود:
    دسته اول بخش فعال جامعه در زمینه های سیاسی - مبارزاتی
    دسته دوم بخش غیر فعال ولی پیرو
    دسته سوم بخش بی اثر - از لحاظ سیاسی-
    و
    دسته چهارم دلبستگان به حکومت
    لازم به ذکر است در این دسته بندی آن بخش از سه گروه اول که دلبستگی به حکومت دارند، به طور یکجا در گروه چهارم خلاصه شده اند و موضوع این بحث نیستند.
    مهمترین گروهی که نقش اساسی در پیشبرد اهداف این جنبش را دارند بخش فعال جامعه و یا همان دسته اول می باشند که مطلب حاظر به آن پرداخته است. به عبارتی میزان تاثیر گذاری هر تحرکی در این گروه است که نقش بسیار تعیین کننده ای را در همراه ساختن دسته دوم دارد و در صورت عملکردی ممتاز حتی بخشی از دسته سوم را نیز می تواند با خود همراه سازد.
    آنچه در خرداد 88 شاهد آن بودیم و سرآغاز شکل گیری این جنبش قوی و مردمی شد؛ تجمع نارضایتی ها و خواستهای هر سه بخش اول و تشکیل یک نیروی محرکه عظیم برای ایجاد یک اراده عمومی جهت تغییر بود. و جنبش متولد شد.
    در ادامه وحشی گری هایی که این حکومت مذبوحانه سعی کرد دور از چشم دنیا اعمال کند و به خیال خود در بیرون نشان دهد که در اوج قدرت است و بی سر و صدا در داخل همه را سر جای خود بنشاند چند دستاورد داشت. آن بخش از دستاوردهایی که به ضرر خودش تمام شد و مهمترین پیروزی های این جنبش هم محسوب می شود خود بحث مفصلی می طلبد و در این گفتار مجال آن نیست. ولی بخش دیگری که مربوط به بحث حاظر می شود دستگیری و به شهادت رساندن بخشی از دسته اول یعنی فعالین جامعه- تا جایی که در توان داشت- و متعاقب آن ایجاد یک حباب بسیار ضعیف بین دسته اول و دو دسته دیگر بود که باعث می شد در شرایطی بسیار شکننده و موقتی دسته های دوم و سوم جامعه دچار انفعال شوند. آنچنان که نتیجه آن را در فراخوان های اخیر شاهد بودیم. البته خود حکومت و عناصر خود فروخته آن بهتر از هر کسی می دانند که این حباب تا چه اندازه شکننده و موقتی است و آرایش امنیتی - نظامی حاکم بر جامه در مناسبت ها گواه این ادعا است.
    دسته اول هم که فعالین جامعه هستند و ستون فغرات این جنبش را تشکیل میدهند به چند دلیل دچار ناهماهنگی و گسستگی شدند و همین امر باعث کم رنگ تر شدن تحرکات جنبش شده است.
    فعالین چه کسانی هستند؟
    هرکدام از ما که برای این جنبش دل می سوزانیم و به هر نحوی در آن مشارکت داریم حتی از پشت اینترنت یا نوشتن بر روی اسکناس یا صحبتی کوتاه در تاکسی و ... در این دسته قرار میگیریم. فعالین رسمی تر هم که دیگر نیاز به معرفی ندارند از روزنامه نگاران تا عزیزانی که در زندانها هستند و ...
    متاسفانه به دلیل خودکامگی حکومت، فعالین نتوانسته اند دسته بندی شوند و تشکیل احزاب آزاد را بدهند. احزاب هم مثل سایر معانی در این حکومت یک پز سیاسی بوده و با تشکیل نمادین آن ادعای دمکراسی می کنند.
    دلایل ناهماهنگی گروه اول نیز بحث مفصلی می طلبد ولی آنچه از همه برجسته تر است بی اطلاعی اعضا از عملکرد یکدیگر و عدم وجود اطلاعات کافی در زمینه های سیاسی و مبارزاتی فعالین می باشد. که نکته اصلی و رمز پیروزی ما در همین موضوع نهفته است.
    بارزترین پارامتری که می تواند هر جنبشی را به پیروزی برساند و یا آن را با شکست مواجه کند میزان دانش سیاسی – مبارزاتی فعالین در هر سطحی و نحوه انتقال آگاهی های لازم به جامعه می باشد. چرا که اگر همه بدانند چگونه می توانند به آنچه می خواهند برسند آن وقت است که برای رسیدن به آن تلاش می کنند. و این وظیفه ماست که با افزودن دانش خود در زمینه های مبارزاتی و سیاسی که با تحقیق و مطالعه در تاریخ مبارزات موفق و ناموفق دیگر جوامع، مقالات علمی و ... محقق می شود و با تبادل افکار و بحث های اصولی، راه کار های عملی را در جهت رسیدن به پیروزی بدست آورده و آن را در بدنه جامعه منتشر نماییم.
    پس قدم اول افزودن بر دانش و آگاهی خود و انتقال آن به دیگران است و در مرحله بعدی برنامه ریزی های اصولی و پیشنهاد مکانیسم های عملی و سایر مبانی استراتژیکی می باشد که پس از کسب دانش لازم بین فعالین به مشورت گذاشته می شود، البته لزوم تشکیل اطاق های فکر، خارج از فضای اینترنت و تشکیل شبکه های اجتماعی حقیقی برای این مرحله حیاتی است، آنچنان که پیشتر هم بزرگان این جنبش به آن اشاره داشتند. زیرا هیچ عقل سلیمی نمی پذیرد که مسائل استراتژیک را در معرض دید عناصر حکومت و در داخل اینترنت قرار بدهیم. در ادامه و پس از تایید راه کارهایی مناسب آنها را به شیوه های عملی به اطلاع بدنه جامعه رسانده و به نوعی جنبش را اینچنین سازماندهی می نماییم تا قدم های بعدی را سنجیده تر و اثر بخش تر بردارد.
    ما پیروزیم
    V

    پاسخحذف
  5. 300 تومن نون بربری؟ ریدم تو بیت رهبری

    پاسخحذف