بعد از عاشورا عده ای از مخالفین رژیم در دادگاه های فرمایشی رژیم به عنوان "محارب" محکوم به اعدام شدند. بازجو ها به بسیاری از این افراد قول داده بودند تا در صورت اعتراف به عضویت در برخی گروه ها آزاد خواهند شد. این اقدام در ابتدا با واکنش شدید همه سبزها مواجه شد. اما اعتراف می کنم که خود من به عنوان یک سبز، بعد از آن و به خصوص در طول چند روز اخیر ناخواسته درگیر بازی های کودتاگران شدم. در شرایطی که باید با تشکیل کمپین، اعتراض بین المللی، پخش کردن اعلامیه و صحبت در تاکسی و اداره، این احکام را محکوم می کردم و درجهت لغو آنها می کوشیدم، درگیر بحث راجع به مزخرفات کیهان و فارس شدم. اعتراف می کنم که من در این مدت بیشتر وقتم را صرف گفتن و شنیدن در مورد استعفای نمایشی حسینیان، و سوال خبرگزاری فارس از آقای کروبی کردم. همین دیشب، یک نفر با نام "امید سبزینه" در نوشته ای در بخش شهروندنگار در سایت جرس تمام هواس مرا به خود جلب کرد؛ همان که تلاش داشت بین دو رسانه سبزها؛ یعنی بالاترین و جرس اختلاف ایجاد کند. چرا به این نوشته بی ارزش که حتی نظر سایت جرس هم نبود، اینقدر بها دادم؟ در حالیکه از حال همرزمان دربندم بی خبر بودم و نمی دانستم که تنها ساعاتی به اعدام محمدرضا علی زمانی و آرش رحمانی پور باقی مانده است. من متاسفم. من در این مورد اشتباه کردم. تاوان این اشتباه جان دو انسان بود، جان دو هم میهن، جان دو سبز که بر علیه دیکتاتور به پا خواسته بودند. من کم کاری کردم. امیدوارم کودتاچی ها به هدف بزرگتر خود که همان زهرچشم گرفتن از مردم است، دست نیابند. امیدوارم که همه ما از این به بعد هوشیارتر باشیم
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر